رویای بارانی من

+نوشته شده در شنبه 22 مهر 1391برچسب:,ساعت23:20توسط شقایق | |

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت17:29توسط شقایق | |

 

 

 

خودم را به شادی فروختم

وحواسم نبود که

حواست به بهای من نیست

حال خیالت را میفروشم

تا خودم را پس بگیرم...

+نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت13:31توسط شقایق | |

 

 

اگه یکی دستتـــو گرفتو دلت لرزید…

زیاد عجله نکن…

یه روز با دلـــت کاری میکنه کهدستات بلرزه…

+نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:36توسط شقایق | |

 

کاش میدونستی
اونی که نشسته
همیشه خسته نیست !
شاید جایی برای رفتن نداره …!!!

+نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,ساعت21:32توسط شقایق | |

میــ ــدونے چیــ ــہ [؟]

دوســ ــت دارم قلبــ ــتــو در بیــ ـــآرمــ . . .

بــ ــآ همیــ ــטּ دســ ــتــآمــ . . .[!]

بــعــ ــد آتیــشــ ــش بزنــ ــمــ . . .

تـ‌ـ ــآ ببینــ ــے ایــטּ روزایے ڪہ گذشــ ــتــــ . . .

دلــ ــم چقــ ــد ســ ــوخــ ــتـــ . . .

واســ ــہ نبــودنــ ــتــــ . .
.

+نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,ساعت14:57توسط شقایق | |

دلم مثل يك كودك بي تاب بي قرار است...


نميدانم كدامين قرار را بي قرار كرده ام كه اين گونه بيقرارم...


نميدانم دلم به بهانه هميشگي آرام نميگيرد يا بهانه ديگري دارد...


كاش ميتوانستم چاره اي براي اين آشوب ها و بي قراري هاي دلم پيدا كنم...

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:,ساعت11:29توسط شقایق | |

 

 

چه تلخ است…

یاد آوری  سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد…

 

+نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:29توسط شقایق | |

هر چقدر

عطـــرت را عوض کنی

باز هم تنـــت،

بوی کثیف خیـــانت را میدهد…

عزیز لعنـــتی ام…

+نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:26توسط شقایق | |

 

“دوست دارم”

تکیه کلام تو بود…

من بی جهت به آن تکیه داده  بودم…!!!

 

+نوشته شده در سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:,ساعت1:18توسط شقایق | |